هدر شعله ور انگلیسی

ترجمه "شعله ور" به انگلیسی - Glosbe

ترجمه "شعله ور" به انگلیسی flaming, ablaze, aflame بهترین ترجمه های "شعله ور" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: خانه شعله ور شده بود. ↔ The house was in flames. شعله ور + اضافه کردن ترجمه فارسی-انگلیسی فرهنگ لغت flaming adjective noun verb خانه شعله ور شده بود. The house was in flames.

More

شعله در انگلیسی ، ترجمه ، فرهنگ لغت ...

"شعله" در انگلیسی چگونه است؟ ترجمه "شعله" را در فرهنگ لغت فارسی - انگلیسی بررسی کنید. : flame, blaze, ember. جملات نمونه : خانه شعله ور شده بود.

More

شعله ور به انگلیسی - معنی در دیکشنری ...

معنی شعله ور به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.

More

ترجمه "شعله ور کردن" به انگلیسی - Glosbe

ترجمه "شعله ور کردن" به انگلیسی . enkindle ترجمه "شعله ور کردن" به انگلیسی است. نمونه ترجمه شده: اين قضيه شعله ور کردن براي ما جذاب نيست ↔ It's the flame-lighting thing that does not have us inspired.

More

ترجمه انگلیسی “شعله ور به طور ملایم”

2023年6月11日  ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “شعله ور به طور ملایم” عبارت است از lambent.

More

شعله به انگلیسی - معنی در دیکشنری آبادیس

در گویش شهرستان بهاباد به جای کلمه شعله در بعضی موارد از لفظ ضرب ( zarb ) استفاده می شود. مثال. ضرب گاز ( اجاق گاز ) را کم کن.

More

شعله ور کردن به انگلیسی - معنی در ...

شعله زدن. [ ش ُ ل َ / ل ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) زبانه زدن. مشتعل شدن. ( فرهنگ فارسی معین ) . شعله ورشدن. مشتعل گشتن. برافروختن. روشن شدن : گر آتش سیاست تو شعله ای زند گردون از آن دخان شود اختر شرر شود ...

More

المعاني

Aquí nos gustaría mostrarte una descripción, pero el sitio web que estás mirando no lo permite.

More

ترجمیک دیکشنری تخصصی معنی شعله به ...

معنی شعله, معنی شعله, معنی augi, معنی اصطلاح شعله, معادل شعله, شعله چی میشه؟, شعله یعنی چی؟, شعله synonym, شعله definition, ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی ، ترجمه کتاب انگلیسی

More

خیره کننده به انگلیسی - معنی در دیکشنری ...

معنی خیره کننده. چشمیگیر، زیبا، جالب،. چیزی یا کسی ک ادمو ب خودش جذب میکنه. چیزی که به آن خیره شود. سلام. معنی خیره کننده، نوشتاری: چشم گیر. جذاب، خیره کننده، دل انگیز. جذب کننده. جالب.

More